Gedicht
Ali Abdolrezaei
Album
This is my Mum Isn’t she beautiful?This is my brother and this, my father
If only he knew how door to door I am now
Poor innocent thing
This one is Sara the youngest
this smiley face also…
can’t remember the name!
Exile, exile what havoc it wreaks on the memory
She’s my eldest sister
She used to pass out laughing
when shooting pictures
I’m at a loss how these pictures of lips that have smiled
are movies of eyes that have cried
Leave it!
But how mixed up I am
Poor dear my peasant Mum
If freedom ever pays Iran a visit
you'll become my father’s new bride
and after breakfast my sister
will burn frankincense
to smudge around my head and dispel the Devil's eye
on my having a Leila in the nightmost
and my Mum while boasting
will be throwing confetti and ululating in the paddy at the bottom of the garden
so her son may eye up the lap of this lass
and be turned on - I’m turned on
Now that we’re enthralled shoulder to shoulder in the hall of this house
why not make believe we’re wrapped in the bliss of rice paddies?
Let go
© Translation: 2012, Abol Froushan
From: No One Says Yes Twice
Publisher: London Skool, , 2012
From: No One Says Yes Twice
Publisher: London Skool, , 2012
آلبوم
آلبوم
این مادرِ من است زیباست نه!؟
این برادر و این هم پدرم
اگر بداند چه دربدرم طفلی
این ته تغاری سوری این خنده رو هم...
دوری دوری چه کرده با حافظهام
ارشدترین خواهرِ من است
که وقتی عکس میگرفت
در حالِ خنده از حال میرفت
ماندهام چگونه این عکسها که از لبِ خنده برداشته شد
سینمای چشمهای گریه کردهاند
ول کن!
ولی چقدر قاطی ام
طفلی! مادرِ دهاتیام
اگر که آزادی سری به ایران بزند
تو میشوی تازه عروسِ پدرم
و بعدِ صبحانه خواهرم
اسپند دود میکند دورِ سرم
تا چشم نخورم
از اینکه در لیلاترین زنی دارم
و مادرم در حالِ پُز دادن
با تو کَل میزند سرِ باغ و بیجار نُقل میپاشد
تا پسرش دیدی زده در لاکو حالی به حالی بشود
شدهام!
حالا که درحالِ شانه به شانه درهالِ خانهایم
چرا خیالی لا به لای شالی حالی نکنیم؟
این برادر و این هم پدرم
اگر بداند چه دربدرم طفلی
این ته تغاری سوری این خنده رو هم...
دوری دوری چه کرده با حافظهام
ارشدترین خواهرِ من است
که وقتی عکس میگرفت
در حالِ خنده از حال میرفت
ماندهام چگونه این عکسها که از لبِ خنده برداشته شد
سینمای چشمهای گریه کردهاند
ول کن!
ولی چقدر قاطی ام
طفلی! مادرِ دهاتیام
اگر که آزادی سری به ایران بزند
تو میشوی تازه عروسِ پدرم
و بعدِ صبحانه خواهرم
اسپند دود میکند دورِ سرم
تا چشم نخورم
از اینکه در لیلاترین زنی دارم
و مادرم در حالِ پُز دادن
با تو کَل میزند سرِ باغ و بیجار نُقل میپاشد
تا پسرش دیدی زده در لاکو حالی به حالی بشود
شدهام!
حالا که درحالِ شانه به شانه درهالِ خانهایم
چرا خیالی لا به لای شالی حالی نکنیم؟
ول کن!
© 2005, Ali Abdolrezaei
From: من خطرناک زندگی میکردم - ‘In Riskdom where I Lived’
Publisher: Poetrymag, Paris
From: من خطرناک زندگی میکردم - ‘In Riskdom where I Lived’
Publisher: Poetrymag, Paris
Gedichten
Gedichten van Ali Abdolrezaei
Close
آلبوم
این مادرِ من است زیباست نه!؟
این برادر و این هم پدرم
اگر بداند چه دربدرم طفلی
این ته تغاری سوری این خنده رو هم...
دوری دوری چه کرده با حافظهام
ارشدترین خواهرِ من است
که وقتی عکس میگرفت
در حالِ خنده از حال میرفت
ماندهام چگونه این عکسها که از لبِ خنده برداشته شد
سینمای چشمهای گریه کردهاند
ول کن!
ولی چقدر قاطی ام
طفلی! مادرِ دهاتیام
اگر که آزادی سری به ایران بزند
تو میشوی تازه عروسِ پدرم
و بعدِ صبحانه خواهرم
اسپند دود میکند دورِ سرم
تا چشم نخورم
از اینکه در لیلاترین زنی دارم
و مادرم در حالِ پُز دادن
با تو کَل میزند سرِ باغ و بیجار نُقل میپاشد
تا پسرش دیدی زده در لاکو حالی به حالی بشود
شدهام!
حالا که درحالِ شانه به شانه درهالِ خانهایم
چرا خیالی لا به لای شالی حالی نکنیم؟
این برادر و این هم پدرم
اگر بداند چه دربدرم طفلی
این ته تغاری سوری این خنده رو هم...
دوری دوری چه کرده با حافظهام
ارشدترین خواهرِ من است
که وقتی عکس میگرفت
در حالِ خنده از حال میرفت
ماندهام چگونه این عکسها که از لبِ خنده برداشته شد
سینمای چشمهای گریه کردهاند
ول کن!
ولی چقدر قاطی ام
طفلی! مادرِ دهاتیام
اگر که آزادی سری به ایران بزند
تو میشوی تازه عروسِ پدرم
و بعدِ صبحانه خواهرم
اسپند دود میکند دورِ سرم
تا چشم نخورم
از اینکه در لیلاترین زنی دارم
و مادرم در حالِ پُز دادن
با تو کَل میزند سرِ باغ و بیجار نُقل میپاشد
تا پسرش دیدی زده در لاکو حالی به حالی بشود
شدهام!
حالا که درحالِ شانه به شانه درهالِ خانهایم
چرا خیالی لا به لای شالی حالی نکنیم؟
ول کن!
From: من خطرناک زندگی میکردم - ‘In Riskdom where I Lived’
Album
This is my Mum Isn’t she beautiful?This is my brother and this, my father
If only he knew how door to door I am now
Poor innocent thing
This one is Sara the youngest
this smiley face also…
can’t remember the name!
Exile, exile what havoc it wreaks on the memory
She’s my eldest sister
She used to pass out laughing
when shooting pictures
I’m at a loss how these pictures of lips that have smiled
are movies of eyes that have cried
Leave it!
But how mixed up I am
Poor dear my peasant Mum
If freedom ever pays Iran a visit
you'll become my father’s new bride
and after breakfast my sister
will burn frankincense
to smudge around my head and dispel the Devil's eye
on my having a Leila in the nightmost
and my Mum while boasting
will be throwing confetti and ululating in the paddy at the bottom of the garden
so her son may eye up the lap of this lass
and be turned on - I’m turned on
Now that we’re enthralled shoulder to shoulder in the hall of this house
why not make believe we’re wrapped in the bliss of rice paddies?
Let go
© 2012, Abol Froushan
From: No One Says Yes Twice
Publisher: 2012, London Skool,
From: No One Says Yes Twice
Publisher: 2012, London Skool,
Sponsors
Partners
LantarenVenster – Verhalenhuis Belvédère