Gedicht
Mostapha Samady
Frame
It's meWith a stubborn worm in the eye
This is my family
My mum
Her dough risen
Her tea brewed
With my brother under her arm
Smiling at the dirty washing
Hello sister
How you laugh like an amateur
Sister?
Stop it
I'm talking to you
Stop Dad laughing
Tell him to get short tempered
before his pills like before
Tell him I broke the radio
Tell him to swear
And shout
Throw me out of the house
Sister?! Dear sis tell him not to laugh
This is me
This the wall
God
Mohammad
Moses
Someone please come
Take this frame
Off my head
© Translation: 2017, Abol Froushan
قاب
قاب
این منم
با کرمی سمج در چشم
این هم خانواده من است
مادرم که خمیرش وَر آمده
چایش دم
با برادرم در بغل
به رخت چرک ها لبخند میزند
سلام خواهر
چه ناشیانه مىخندى
خواهر؟
بس کن
با توام
جلوی خندهى بابا را بگیر
بگو مثلِ قبل
قبلِ قرصهايش عصبی شود
بگو كه رادیو را من شکستهام
بگو که فحش دهد
داد بزند
از خانه بیرونم کند
خواهر!؟ خواهر جان! بگو نخندد
این منم
این دیوار
خدا
محمد
موسی
یکی بیاید این قاب را
بیرون كند از سرم
با کرمی سمج در چشم
این هم خانواده من است
مادرم که خمیرش وَر آمده
چایش دم
با برادرم در بغل
به رخت چرک ها لبخند میزند
سلام خواهر
چه ناشیانه مىخندى
خواهر؟
بس کن
با توام
جلوی خندهى بابا را بگیر
بگو مثلِ قبل
قبلِ قرصهايش عصبی شود
بگو كه رادیو را من شکستهام
بگو که فحش دهد
داد بزند
از خانه بیرونم کند
خواهر!؟ خواهر جان! بگو نخندد
این منم
این دیوار
خدا
محمد
موسی
یکی بیاید این قاب را
بیرون كند از سرم
© 2017, Mostapha Samady
Gedichten
Gedichten van Mostapha Samady
Close
قاب
این منم
با کرمی سمج در چشم
این هم خانواده من است
مادرم که خمیرش وَر آمده
چایش دم
با برادرم در بغل
به رخت چرک ها لبخند میزند
سلام خواهر
چه ناشیانه مىخندى
خواهر؟
بس کن
با توام
جلوی خندهى بابا را بگیر
بگو مثلِ قبل
قبلِ قرصهايش عصبی شود
بگو كه رادیو را من شکستهام
بگو که فحش دهد
داد بزند
از خانه بیرونم کند
خواهر!؟ خواهر جان! بگو نخندد
این منم
این دیوار
خدا
محمد
موسی
یکی بیاید این قاب را
بیرون كند از سرم
با کرمی سمج در چشم
این هم خانواده من است
مادرم که خمیرش وَر آمده
چایش دم
با برادرم در بغل
به رخت چرک ها لبخند میزند
سلام خواهر
چه ناشیانه مىخندى
خواهر؟
بس کن
با توام
جلوی خندهى بابا را بگیر
بگو مثلِ قبل
قبلِ قرصهايش عصبی شود
بگو كه رادیو را من شکستهام
بگو که فحش دهد
داد بزند
از خانه بیرونم کند
خواهر!؟ خواهر جان! بگو نخندد
این منم
این دیوار
خدا
محمد
موسی
یکی بیاید این قاب را
بیرون كند از سرم
Frame
It's meWith a stubborn worm in the eye
This is my family
My mum
Her dough risen
Her tea brewed
With my brother under her arm
Smiling at the dirty washing
Hello sister
How you laugh like an amateur
Sister?
Stop it
I'm talking to you
Stop Dad laughing
Tell him to get short tempered
before his pills like before
Tell him I broke the radio
Tell him to swear
And shout
Throw me out of the house
Sister?! Dear sis tell him not to laugh
This is me
This the wall
God
Mohammad
Moses
Someone please come
Take this frame
Off my head
© 2017, Abol Froushan
Sponsors
Partners
LantarenVenster – Verhalenhuis Belvédère